اهمیت سه مغهوم زمان، مکان و راوی در تاریخ شفاهی
عصر روز شنبه ۹ام خرداد، نشستی با حضور نصرالله زنجانی، از اساتید تاریخ شفاهی و اعضای گروه تاریخ شفاهی موسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه در محل دفتر این موسسه برگزار شد.
در این نشست، ابتدا محمد مهدی همتی، مدیر عامل موسسه خاکریز، سابقهای از موسسه و فعالیتهایی که تاکنون انجام شده را تشریح کرد و بعد از آن زنجانی به بیان مطالبی درباره اهمیت تاریخ شفاهی و جایگاه مصاحبه در تاریخ شفاهی پرداخت.
نصر الله زنجانی، در ابتدا با بیان نوپا بودن تجربه تاریخ شفاهی در کشور و همچنین در دنیا اینگونه اشاره کرد که “همه ما در حال شدن هستیم”. این مدرس حوزه تاریخ شفاهی، دلیل عدم تبیین آکادمیک این حرفه در کشور را نوپا و در حال تکمیل بودن تجربه اساتید در کشور دانست و گفت: “هنوز علم تاریخ شفاهی در کشور ما به سرانجامی نرسیده تا بتوان درباره آن نظزیه پردازی کرد. در واقع اساتید مشغول تجربه اندوزی هستند و انتظار تبیین علمی آن زود است.” زنجانی سپس به ذهنیتهای متفاوت پژوهشگران دربرخورد با سوژهها اشاره کرد و از این منظر به مقایسه برخی آثار تولید شده در عرصه دفاع مقدس مانند دختر شینا، کوچه نقاشها، دا، نورالدین پسر ایران و لشکر خوبان پرداخت و با اشاره به برخی از آنها به “روایت زنانه از جنگ” اشاره کرد؛ با تکیه بر همین مطلب بود که از نقش ذهنیت و دیدگاه پژوهشگر در پرداخت به یک سوژه واحد گفت و تاثیر آنرا جدی دانست.
نصر الله زنجانی در بخش بعدی صحبتهایش به اهمیت سه عنصر زمان، مکان و راوی در تاریخ شفاهی اشاره کرد و درباره شناخت و وقوف مصاحبهگر به هریک از آنها توضیحاتی ارائه داد. این پژوهشگر عرصه دفاع مقدس، زمان را به سه نوع تقسیم کرد که مصاحبهگر باید به آنها شناخت داشته باشد تا تاثیر هریک در بیان خاطرات و وقایع از زبان راوی را بشناسد. اول زمان وقوع حادثه است که با جزئیات باید در تحقیق مشخص شود. دوم زمانی که واقعه در ذهن راوی جایگاه پیدا کرده و راوی به حقایقی که در زمان وقوع واقعه برایش ناشناخته بوده، شناخت پیدا کرده است. و سومین نوع زمان، زمانی است که راوی در حال روایت کردن واقعه میباشد. درواقع هر سه نوع زمان در روایت راوی موثر است و مصاحبهگر باید با شناخت و تسلط بر آنها بتواند حقایق را کشف کند.
زنجانی در تشریح عنصر مکان به دو نوع مکان اشاره کرد که محقق باید آنها را به درستی بشناسد. اول مکان وقوع حادثه و دوم مکانی که راوی در حال روایت کردن است. که هردوی اینها نیز در نوع روایت راوی موثر است. به عنوان مثال اگر راوی در مناطق جنگی باشد یا در دفتر کارش، روایتش از واقعه فرق میکند.
در تشریح عنصر راوی نیز زنجانی به اهمیت تفاوت شخصیت راوی در گذشته و حال اشاره کرد و با بیان تجربیاتی به تاثیر این مولفه در تفاوت بیان خاطرات توسط راوی پرداخت و اینگونه گفت: “راویای که اکنون به عنوان مدیری مشهور است، خاطرات دورانی که هیچ جایگاهی نداشته را با دغدغه خاطر و مصلحتسنجیهایی روایت میکند که به جایگاه امروزش آسیب نزند.” این پژوهشگر تاریخ شفاهی در توضیح این ویژگی، خاطر نشان کرد که مصاحبهگر با ترفندهایی باید شخصیت راوی را به همان زمان خاطره برگرداند تا راوی دچار مصلحت سنجیهای مضر نگردد.
نصرالله زنجانی، در جمع بندی این بخش از صحبتهایش، به این نکته اشاره کرد که پروژه تاریخ شفاهی باید در یک پروسه تعریف شود تا موانع ناشی از مولفههای بالا که میتواند در نقل خاطرات و وقایع افراد کژی ایجاد کند، در یک فرآیند هموار گردد و راوی واقعا حقایق را بیان کند.
بخش پایانی سخنان زنجانی، به جمع بندی نحوه مدیریت جلسه گفتگو در تاریخ شفاهی اختصاص داشت که با اشاره به این نکته که مصاحبه یک گفتگوی هدفمند است و مباحثه و مجادله نیست، بیان کرد که محقق باید بداند در تاریخ شفاهی، کشف و شهود اتفاق میافتد.
پس از پایان سخنان نصرالله زنجانی، حاضران در جلسه سوالات خود را مطرح کردند و ایشان نیز به سوالات پاسخ گفت.